زمستان آمده است خسته ام!
می خوابم...
بهار که آمد پیله ام را می شکافم
تا با پرهای خیس دوباره عاشقت شوم...
تاول پاهایم که خشک شود..
دوباره عاشقت می شوم..
دوباره راه می افتم..
دوباره گم می شوم..
هر طور شده این راه را تاآخر می روم...
نظرات شما عزیزان:
وب خودت دست کمی از وبم ندار عزیز عالیه وبت بهم سر بزن هر رو اپ میکنم

پاسخ:از دادن نظر نظر گرم و صمیمانت مچکرم سامی جان.بله با اجازتون هنر خودمه... ممنون که به وبم سرزدی خیلی خوشحالم کردی...
.gif)
.gif)
.gif)
.gif)
.gif)
پاسخ:گلم ممنون از نر گر وصمیمیت.درمورد شعرهای جناب هم من همین حس و حال رو دارم خیلی آرامش بخش هست به من که امید می ده در مورد امدن ایشون هم باید بگم فکر کردن بهش خیلی سخته پس بهتره از ذهنت پاک کنی.
پاسخ:خواهش می کنم جناب.شما لطف دارید
.gif)
پاسخ:دلتنگی حس نبودن کسی است که وجودت یکباره تمنای وجودش را می کند...
پاسخ:به همچنین عزیزم چرا دیگه به من کمتر سر میزنی گلم؟؟؟نمی دونی این دل صاحب مرده دلش واسه دوست نازنینش تنگ میشه؟!!!
.gif)
.gif)
.gif)
.gif)
